۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه

picasion.com


انیمیشن زیرین را در اینجا آپلود کردم . بنظرم جالب آمد تا برای شما هم معرفی کنم . برید عکساتونو با امکانات ویژه این سایت آپلود کنید و حالشو ببرید ! لازم به توضیح است که همه عکسها رو خودم گرفتم ها . گفته باشم !


make a gif

۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه

اعتراض به فیلترینگ نامناسب و نامتناسب

ازشب و نیم ساعت رفته از نیمه شب  متوجه شدیم  " وبلاگ یک اهری و اتفاقات ساده " با همه گویایی اتفاقات ساده اش " فیلتر شده است . به این حد که نمیدانستیم اعتراض کوچولوی ما بر رفع فیلتر وبلاگ " زن متولد ماکو " موجب فیلتر شدن وبلاگمان را منتهی شود . یعنی اینقدر برنمیتابند ! طی ایمیلی ضمن اعتراض ، خواستار رفع فیلتر وبلاگمان شدیم . اما گویا برادران مخابراتچی هنوز در شور و مشورت هستند . تصمیم گرفتیم با اینهمه بی اهمیتی اداره فیلترینگ مخابرات  !(عجب اداره ای میتواند باشد ها با چای و قهوه وهمه بیست و چهار ساعت بیداری که حتا کارمندانش تا ساعت نیم رفته از نصف شب بیدارند با بیسکویت )  و شب کارکن ! ( البت که شب کار کن معنای هزار چهره دارد ) با حذف وبلاگیکه نه پورنو پخش کن و نه نظام پرمحبت خالی از اشکال را مواجه با اشکال کن است فیلتر میشود . میشود فهمید که پلنگ نمیگوزد اما مرغ میتواند تخم بگذارد به راحتی  . تندی برای این کار ،  وبلاگی دیگر ساختیم ساعت شیش صبح !
آدرس جدیدم اینجاس :
http://sadegahari.blogspot.com/
قرار نبود که ما جبهه ها را فتح کنیم و شما ما را نادیده بگیرید . مگر انتظار، این باشد که اعلام کنید وقت اون بچه ها گذشته !
اگر فیلترینگ با ما چنین نامناسب و نامتناسب بخواهد بازی کند همیشه توپ در زمین شان باقی خواهد ماند !

۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

کشک بادنجون

طفلکی منزل بانو ! غذایی را درست کرد که من دوس داشتم و دارم . اما کو اشتها ؟ بگردمش الهی

پ.ن : آقای مخابراتچی ؟! کم انصافی که نه ! ناانصافیست که وبلاگ  زن متولد ماکو را فیلتر کنید

۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

مارماهی

اگر ناراحتی عصبی و یا روانی و ... دارید نروید ادامه مطلب . باشه ؟

این ویدیو کلیپ را میخواستیم در فیس بوک به اشتراک بذاریم که نشد . یعنی بنوعی فلفل شیکنمان قد نداد. لینکش را اینجا میگذاریم  در حالیکه سایت آشنا ( یعنی منیع چندم این ویدیو کلیپ نوشته : کپی برداری از مطالب سایت ما فقط با اجازه کتبی مجاز است
خب برادر آشنا ! شما که خودتان از جای دیگری برداشتین دادا ! این به آن در . 
عجبا که همه مان تُخسیم  . تازه شم ما که لینک به سایتتان میدهیم تا اعتبارتان پربار شود . میتوانستیم تندی این ویدیو کلیپ را با نام خودمان انتشار دهیم  با یک جستجوی ساده در اینترنت

۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

در جای جای زندگی میشود " نوع " را از " نو " تشخیص داد . ( فرهنگ نامه )

میتوانید اینجا بروید یا بر روی این تصویر  تفکر کنید به نوعی دیگر .

سگ یا پدر سگ !

 یک حیف بر آن سگ و صد حیف بر این آدم
امروز :  در یکی از مسیر هر روزه ای که از محل کارم در غروب و یا بعد از غروب میپیمایم صدای عوعوی سگی را میشنوم که حالا بخاطر بی غذایی و یا ناراحتی یی که دارد صدایش در آمده است . با خودم فکر میکنم این صدا نمیتواند برای حفاظت از خانه و یا حتا صاحبخانه بوده باشد .
میرسم  سر صدا ! میبینم سگی از همه جا رانده و درمانده پناه به ساختمان نیمه سازی آورده . موهایش ریخته و قدرت دفاع ندارد . چلاق است و ناتوان . اهل محل که بهش تکه نانی خشک  نداده اند که هیچ بچه هاشان با سنگ سگ را میخواهند بدر از آن خانه کنند . بچه ای سنگ میندازد بهش . اگر خورد هیبیب هورایی میکشند و والدشان برایش دست میزند . اگر هم سنگ به سگ نخورده باشد نوبت دیگری میرسد که سنگ بسویش پرتاب کند تا موجب خوشحالی خاطرشان باشد . صدای ناله سگ دلمشغولیشان شده بود .
ادامه هم ندارد !
پسرک ِ همسایه میخندد
من دارم دیوانه میشوم

پ.ن : همیشه جایی از دهانِ فضول باز میماند.

۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

مراسم شمع پوفَندون !


دارد بزرگ میشود لاکردار . مودب و موقر نشان میدهد . هی من و مامانش سعی میکنیم بیشتر از این به درازا نکشد ولی همینطوری دارد قد برافراشته میشود . میگویم پسرجان ! حیثیت ما را هم در نظر بگیر . تازه دیپلمه ! عزیزم ، اینهمه قد افرازی برای چیست ؟ میگوید : میروم باشگاه بدنسازی . میگویم : بروی بدنسازی که باید خرج مضاعفی را تحمل کنیم و در و پنجره مان  را گشاد کنیم . میخندد و اضافه میکند : هرچه شما و مامان بگین . مردی شده پدر نابه خطا !


۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

بیخود میکند کسی از خودش بپرسد ، این مملکته که داریم ؟ (1)


رفته ام مطب دکتر فلانی ِ فلان فلان نشده ! بیست دقیقه توی نوبت نشسته و سپس داخل اتاق دکتر شده ام که در دفترچه بیمه مان تنها و فقط یک کلام و لُب کلام بنویسد . " Avonex " همین ! مینویسد و خجالت کشیده و نکشیده اضافه میکند، دو هزاروپانصد تومان را به خانم منشی بدهید لطفن ! (آیکون آواز خر در چمن) . پرداخت میکنم و وقتی پله های مطب را سرازیر میشوم از خودم میپرسم واقعن این مملکته که داریم ؟

راستی ! از مدینه فاضله خاتون چه خبر ؟

۱۳۸۹ آبان ۲۳, یکشنبه

تصاویری از باکو - قسمت آخر

برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگتر رویش تقه بزنید

شبهای باکو


مسافرین محترم
قیز قالاسی
خیابان شهدا
کاکتوسهای زیبا

مسجد لزگی داخل شهر

۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

پیغام و پَسغام فیس بوکی !

Hamid Khal... posted on your Wall.
‎Hamid wrote:‎
‎"salam kasebi. chandi pesar? bacheha chetoran . ?hamatoon khoobin . salam beresoon. rasti mahmood chetore . omidvaram ke khoob shode bashe . salam beresoon."‎


باشد حمید جان ! سلام میرسونم . بچه ها خوبن ممنونم . محمود جانمان دارد سالگرد فوتش میرسد . فیس بوک ایراد دارد یا رفاقتها ؟
نیکداد گلت را ببوس
راستی ! خاله نسترن را هم سلام برسان
.
ناخاسته داغ دلم را تازه کردی رفیق

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

خندون درد !

بعضی ها به خاطر اینکه دندان های زیبای شان دیده شوند الکی می خندند . عده ای هم به خاطر اینکه دندان های مفتضح شان دیده نشوند حتا اگر بخواهند هم ، نمی خندند .
.
.
.

۱۳۸۹ آبان ۱۸, سه‌شنبه

بخوانید باکو ، کوبا جای دیگریست (2)


حال ِ این عکسها به اینست که منتظر سومین و آخرین قسمت اش باشین که شاید فَشَن هم از آب در بیان بدون توضیح !

در مسافرتی دیگر شاید به استانبول ، روز به نگارتان شدیم با عکسها !
پ . ن : برای دیدن تصاویر در سایز بزرگ رویشان تقه بزنید . توضیح و توصیف عکسها مال خودتون

۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

بخوانید باکو ، کوبا جای دیگریست (1)

باکی شَهَری
ایچَری شَه َهَر
خیتاپ پیشیریب ساتانلار
ما که اصلن اهل مسافرت نبوده و نیستیم ، حالا کوبا نباشد باکو باشد . وآللآه این تصاویر را دریافت کرده ایم .

تصاویر ادامه دار است

۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبه

میخواهیم بگریزم از این دیار


تَه ِ جیب کُتمان را از مکان"گل جایی اش" میگردیم به دنبال قرص آسپرینی که  بالا بندازیمش تا خونمان را رقیق کند که بگریزیم از اینهمه مشقت ، و رهایی مان بخشد .
.

پ.ن : سعی خواهیم کرد کامنتها را در سر هر فرصتی که بدست آوردیم پخش! کنیم